به گزارش سینماپرس، محسن جوادی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشتی که به مناسبت روز ملی کودک منتشر کرده است، ضمن تبریک این روز به کودکان ایرانزمین به یکی از تهدیدهای مهم این حوزه پرداخته که در ادامه میخوانید:
کودکی، آغاز شکلگیری جان آدمی است؛ جایی که ریشههای اندیشه و عاطفه در خاک نرم خیال و شگفتی میروید. اگر گفتهاند که جامعه کتابخوان، از کودکی آغاز میشود، سخنی درست گفتهاند. زیرا کتاب، تنها مجموعهای از واژهها نیست؛ باغی است که در آن بذر معنا کاشته میشود و اگر این بذر در سالهای نخست زندگی در دل کودک بنشیند، در روزگار بلوغ به درختی استوار بدل میشود که سایهاش بر فرهنگ یک ملت میافتد.
زبان را نمیتوان با فرمان اصلاح کرد؛ باید آن را در جان نسلها زنده نگه داشت
اما سخن از کتاب و کتابخوانی در روزگار امروز، تنها یادآوری یک فضیلت گذشته نیست. ما در جهانی زندگی میکنیم که کودکان، دیگر تنها شنونده یا خواننده نیستند؛ بلکه خود به رسانه بدل شدهاند. آنان بیآنکه به درستی بدانند، در جریان پیاپی تصویر و صدا و واژه، جهان را تجربه میکنند و بازمینمایانند. این دگرگونی، چالشی تازه برای آموزش، پرورش و فرهنگ ماست.
در کنار ضرورتهای زیربنایی چون گسترش کتابخانهها، تولید کتابهای باکیفیت و آموزش درست خواندن، باید به تهدیدی ژرفتر نیز اندیشید: تهدید زبان. زبان فارسی، این میراث چند هزارساله اندیشه و زیبایی، امروز در معرض دگرگونیهایی است که گاه از درون میجوشند و گاه از بیرون هجوم میآورند. کودک امروز در میان طوفان رسانهها بزرگ میشود؛ جایی که واژهها از هر سو بر ذهن او میبارند. او در برنامهها، بازیها و گفتوگوهای روزمره با ترکیبی از واژههای فارسی و بیگانه روبهروست؛ زبانی که نه فارسی است و نه زبان دیگری، بلکه آمیختهای است بیریشه. و شگفت آنکه این آمیختگی، گاه به نشانهای از «نو بودن» بدل شده است.
ما در برابر این وضعیت، نیازمند برخوردی دستوری یا نافی نیستیم، بلکه باید به فهمی ژرفتر برسیم. زبان را نمیتوان با فرمان اصلاح کرد؛ باید آن را در جان نسلها زنده نگه داشت. نخست باید زبان گفتوگو با نسل تازه را یافت. اگر نتوانیم با نسل آلفا سخن بگوییم، نه از سر سلطه، بلکه از راه همفهمی، در آیندهای نهچندان دور فاصلهای ژرف میان ما و آنان پدید میآید. همان چالشی که امروز در گفتوگو با نسل پیش از آنان، یعنی نسل زد، با آن روبهرو هستیم.
نسل امروز در جهانی زندگی میکند که فناوری، تصویر و صدا بخشی از تنفس روزانه اوست. زبان او تنها واژه نیست؛ تصویر است، نماد است، حرکت و موسیقی است. از این رو، ادبیات کودک در روزگار ما باید چندچهره و چندآوا باشد. شعر، داستان، بازی، تصویر و موسیقی باید در کنار هم قرار گیرند تا جهان ذهنی او را بسازند. در روزگار پند و اندرز؛ اکنون باید از راه تجربه با او سخن گفت؛ تجربهای که در خانه، مدرسه و در جهان دیجیتال توأمان شکل میگیرد.
زبان فارسی توانایی آن را دارد که برای هر پدیده تازه، واژهای زلال و ریشهدار بیافریند
با گسترش فضای مجازی، دیگر نمیتوان مخاطب را تفکیک کرد. کودک امروز به همان اندازه که به داستان و بازی دسترسی دارد، میتواند به گفتار و نوشتار بزرگترها نیز دست یابد. از همین رو، مسئولیت ما دوچندان است. هر واژهای که به کار میبریم، هر متنی که مینویسیم، میتواند در دسترس او باشد. اگر زبان خود را آلوده به بیریشگی کنیم، ناخواسته کودک را از سرچشمه زبان مادریاش دور کردهایم.
در سالهای اخیر، فضای نوآوری و کارآفرینی در کشور رو به رشد است؛ اما دریغ که این حوزه نیز آماج واژههای بیگانه شده است. کودکان و نوجوانان که با شوق به این فضا مینگرند، گمان میبرند که راه ورود به دنیای نو، گذر از زبان فارسی است؛ در حالیکه زبان فارسی توانایی آن را دارد که برای هر پدیده تازه، واژهای زلال و ریشهدار بیافریند.
تاریخ نشان داده است که زبان فارسی از سختترین گردنهها گذشته و در هر دوره خود را بازآفریده است. از هجوم زبانهای دیگر تا دگرگونیهای درونی، همواره جان سالم به در برده، زیرا از پشتوانهای مردمی برخوردار بوده است؛ اما همین پایداری نباید ما را به خواب بیخیالی فرو برد. بیتفاوتی، بزرگترین تهدید برای هر زبان زنده است.
در بسیاری از کشورها برای پاسداری از زبان مادری، برنامههایی گسترده اجرا میشود: از آموزش زبان در بازی و فیلم تا طراحی نرمافزارهای بومی برای کودکان. ما نیز میتوانیم از این تجربهها بیاموزیم. باید تولیدکنندگان محتوا، نویسندگان و آموزگاران را در کنار هم قرار دهیم تا با زبانی تازه و در عین حال ریشهدار، با نسل نو سخن بگویند.
روز ملی کودک، تنها یادآور لطافت و معصومیت نیست؛ هشداری است برای آینده زبان و فرهنگ ما. کودکان امروز، نویسندگان فردا هستند؛ و اگر امروز در گوش آنان واژههای درست و زیبا ننشانیم، فردا دیگر واژهای نخواهیم داشت که با آن سخن بگوییم.
ارسال نظر